فلسفه کرگدنی:کرگدن،گورخرِ کوچک را دید که در گل و لای فرو رفتهو هر چه تلاش می کند نمی تواند خود را نجات دهد ..او می دانست که گیر کردن در گل و لای چقدر رنج آور استو می دانست که گورخر کوچک، بدون کمک شانسی ندارد ..،می توانست فکر کند که او مسئول مشکلات دیگران، آن هم مشکلات گورخرها نیست.و خودش گرفتاریهای خودش را دارد و راهش را بِکشد و برود.ولی بی هیچ فکری جلو رفت و گورخر کوچک را از گل و لای بیرون کشید، روی زمین گذاشت و رفت ...او چیزی نمی خواست ،نه منّتی بر گورخر یا کس دیگری داشت ،نه دنبال تحسین و تقدیر دیگران بود ،نه پیرو دین و آیینی بود و نه خدایی داشت که به واسطه این کارِ نیک ،او را در آخرت با کرگدنهای خوش سیما و خوش پیکر محشور کند،یا هفتاد نوع بلا را از او و خانواده اش دور کندیا به زندگی او برکت (علف و برگ) بیشتری ببخشد ..؛او دنبال هورا و لایک و عزت و احترام هم نبود ..وقتی می خواست به گورخر کوچک کمک کندفکر نکرد که او یک گورخر است و نه یک کرگدن ،فکر نکرد آیا این یک گورخر آسیایی است یا آفریقایی .فکر نکرد که آیا نسل گورخرها در حال انقراض است یا نهو آیا این گورخر ارزش کمک کردن را دارد ?!...او آوای مهر بروجرد...
ما را در سایت آوای مهر بروجرد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : avayemehrborugerda بازدید : 223 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 11:50